معنی فارسی physalia
B1فیزالیا، نوعی مدوزی که به خاطر شکل خاص و شیوه زندگیاش در سطح آب شناور میماند و میتواند نیش دردناکی داشته باشد.
A genus of jellyfish known for its distinctive appearance and ability to float on the ocean's surface.
- NOUN
example
معنی(example):
فیزالیا یک مدوزی است که میتواند بر روی سطح اقیانوس شناور باشد.
مثال:
The physalia is a jellyfish that can float on the surface of the ocean.
معنی(example):
هنگام شنا کردن، احتیاط کنید زیرا نیش فیزالیا میتواند بسیار دردناک باشد.
مثال:
When swimming, be cautious of the physalia as its sting can be very painful.
معنی فارسی کلمه physalia
:
فیزالیا، نوعی مدوزی که به خاطر شکل خاص و شیوه زندگیاش در سطح آب شناور میماند و میتواند نیش دردناکی داشته باشد.