معنی فارسی physicianed
B1فعل پزشکی، به معنای تبدیل شدن به پزشک یا دریافت درمان از پزشک.
To be treated or cared for by a physician.
- VERB
example
معنی(example):
او پس از تصادف پزشک شد.
مثال:
He was physicianed after the accident.
معنی(example):
درمان توسط یک متخصص پزشک شد.
مثال:
The treatment was physicianed by a specialist.
معنی فارسی کلمه physicianed
:
فعل پزشکی، به معنای تبدیل شدن به پزشک یا دریافت درمان از پزشک.