معنی فارسی physicianless

B1

بدون پزشک، اشاره به عدم وجود پزشک در یک محل.

Without a physician.

example
معنی(example):

شهر پس از بازنشستگی پزشک بدون پزشک ماند.

مثال:

The town was physicianless after the doctor retired.

معنی(example):

زندگی در یک منطقه بدون پزشک می‌تواند برای ساکنان چالش‌برانگیز باشد.

مثال:

Living in a physicianless area can be challenging for residents.

معنی فارسی کلمه physicianless

: معنی physicianless به فارسی

بدون پزشک، اشاره به عدم وجود پزشک در یک محل.