معنی فارسی physiophilist
B1فیزیوفیلس، فردی است که به مطالعه و درک جنبههای فیزیولوژیکی بدن علاقهمند است.
A person who loves the study of bodily functions and the body itself.
- NOUN
example
معنی(example):
فیزیوفیلس کسی است که به مطالعه عملکردهای بدنی علاقه دارد.
مثال:
A physiophilist is someone who loves studying bodily functions.
معنی(example):
به عنوان یک فیزیوفیلس، او ساعتها را به یادگیری درباره بدن انسان میپردازد.
مثال:
As a physiophilist, she spends hours learning about the human body.
معنی فارسی کلمه physiophilist
:
فیزیوفیلس، فردی است که به مطالعه و درک جنبههای فیزیولوژیکی بدن علاقهمند است.