معنی فارسی physiqued
B1فیزیک شده، به حالتی اشاره دارد که بدن به دلیل تمرینات سخت از لحاظ عضلانی تغییر کرده باشد.
Altered in physical appearance due to intensive training and fitness activities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او شگفتزده بود از اینکه بدنش بعد از ماهها تمرین چقدر تغییر کرده است.
مثال:
She was amazed by how much her body had been physiqued after months of training.
معنی(example):
بسیاری از بدنسازان برای بهبود ظاهرشان تغییرات بدنی کردهاند.
مثال:
Many bodybuilders are physiqued to enhance their appearance.
معنی فارسی کلمه physiqued
:
فیزیک شده، به حالتی اشاره دارد که بدن به دلیل تمرینات سخت از لحاظ عضلانی تغییر کرده باشد.