معنی فارسی phytolith

B1

ساختارهای غیرآلی که در گیاهان در حین رشد تشکیل می‌شوند و از سیلیکات ساخته شده‌اند.

Silica bodies formed in the cells of some plants that can provide information about the plant’s environment.

noun
معنی(noun):

A small particle of silica or mineral that occurs in many plants.

example
معنی(example):

فیتولیت‌ها ساختارهای ریز و سخت تشکیل‌شده در برخی گیاهان هستند.

مثال:

Phytoliths are tiny, rigid structures formed in some plants.

معنی(example):

دانشمندان فیتولیت‌ها را برای یادگیری بیشتر درباره محیط‌های باستانی بررسی می‌کنند.

مثال:

Scientists study phytoliths to learn more about ancient environments.

معنی فارسی کلمه phytolith

: معنی phytolith به فارسی

ساختارهای غیرآلی که در گیاهان در حین رشد تشکیل می‌شوند و از سیلیکات ساخته شده‌اند.