معنی فارسی phytopathology

B1

علمی که به بررسی بیماری‌ها و مشکلات گیاهی و عوامل ایجاد کننده آن‌ها می‌پردازد.

The branch of botany concerned with plant diseases and their causative agents.

noun
معنی(noun):

The study of plant diseases; plant pathology

example
معنی(example):

فیتوپاتولوژی مطالعه بیماری‌های گیاهی است.

مثال:

Phytopathology is the study of plant diseases.

معنی(example):

درک فیتوپاتولوژی به کشاورزان کمک می‌کند تا از محصولات خود محافظت کنند.

مثال:

Understanding phytopathology helps farmers protect their crops.

معنی فارسی کلمه phytopathology

: معنی phytopathology به فارسی

علمی که به بررسی بیماری‌ها و مشکلات گیاهی و عوامل ایجاد کننده آن‌ها می‌پردازد.