معنی فارسی phytophilous
B1فیتوفیل به موجوداتی اطلاق میشود که در کنار و وابسته به گیاهان زندگی میکنند.
Describing organisms that live in close association with plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت فیتوفیل این حیوانات آنها را برای اکوسیستمها حیاتی میکند.
مثال:
The phytophilous nature of these animals makes them vital for ecosystems.
معنی(example):
گونههای فیتوفیل در محیطهای غنی از گیاه بهترین رشد را دارند.
مثال:
Phytophilous species thrive best in plant-rich environments.
معنی فارسی کلمه phytophilous
:
فیتوفیل به موجوداتی اطلاق میشود که در کنار و وابسته به گیاهان زندگی میکنند.