معنی فارسی phytophysiological

B2

فیتو فیزیولوژیکی به جنبه‌های عملکردی و زیستی گیاهان اشاره دارد.

Relating to the physiological processes in plants.

example
معنی(example):

فرآیندهای فیتو فیزیولوژیکی برای رشد گیاهان ضروری است.

مثال:

Phytophysiological processes are essential for plant growth.

معنی(example):

ویژگی‌های فیتو فیزیولوژیکی یک گیاه، سازگاری آن را تعیین می‌کند.

مثال:

The phytophysiological characteristics of a plant determine its adaptability.

معنی فارسی کلمه phytophysiological

: معنی phytophysiological به فارسی

فیتو فیزیولوژیکی به جنبه‌های عملکردی و زیستی گیاهان اشاره دارد.