معنی فارسی phytoplanktonic

B2

فیتوپلانکتونیک به موجودات ذره‌بینی گیاهی اطلاق می‌شود که در دریاها و آب‌های شیرین زندگی می‌کنند.

Relating to phytoplankton, the microscopic plants in aquatic environments.

example
معنی(example):

جانداران فیتوپلانکتونیک برای اکوسیستم‌های اقیانوسی حیاتی هستند.

مثال:

Phytoplanktonic organisms are crucial for ocean ecosystems.

معنی(example):

جامعه فیتوپلانکتونیک بر شبکه‌های غذایی دریایی تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The phytoplanktonic community affects marine food webs.

معنی فارسی کلمه phytoplanktonic

: معنی phytoplanktonic به فارسی

فیتوپلانکتونیک به موجودات ذره‌بینی گیاهی اطلاق می‌شود که در دریاها و آب‌های شیرین زندگی می‌کنند.