معنی فارسی phytoserologically
B1فیتوسرولوژیکی به مطالعه روش‌های تشخیص بیماری‌ها و پاسخ‌های گیاهی به آنها اشاره دارد.
Relating to the study of plant diseases and their effects through serological methods.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
از نظر فیتوسرولوژیکی، می‌توانیم پاسخ‌های گیاه به بیماری‌ها را بررسی کنیم.
مثال:
Phytoserologically, we can study plant responses to diseases.
معنی(example):
این تحقیق به طور فیتوسرولوژیکی بر روی عفونت‌های ویروسی در محصولات کشاورزی متمرکز بود.
مثال:
The research was phytoserologically focused on viral infections in crops.
معنی فارسی کلمه phytoserologically
:
فیتوسرولوژیکی به مطالعه روش‌های تشخیص بیماری‌ها و پاسخ‌های گیاهی به آنها اشاره دارد.
