معنی فارسی phytosis

B1

فیتوزیس به وضعیت یا بیماری‌های گیاهی اطلاق می‌شود که می‌تواند سلامت آنها را تحت تأثیر قرار دهد.

A medical term used to describe plant diseases or conditions.

example
معنی(example):

فیتوزیس به حالتی اشاره دارد که بر سلامت گیاه تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Phytosis describes a condition affecting plant health.

معنی(example):

حشرات گاهی اوقات می‌توانند فیتوزیس را در محصولات کشاورزی ایجاد کنند.

مثال:

Insects can sometimes induce phytosis in crops.

معنی فارسی کلمه phytosis

: معنی phytosis به فارسی

فیتوزیس به وضعیت یا بیماری‌های گیاهی اطلاق می‌شود که می‌تواند سلامت آنها را تحت تأثیر قرار دهد.