معنی فارسی phytotomist

B1

فیتوتومیست به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه مطالعه آناتومی و ساختار گیاهان تخصص دارد.

A scientist who specializes in the study of plant anatomy.

example
معنی(example):

فیتوتومیست به دقت ساختارها و عملکردهای گیاهان را بررسی می‌کند.

مثال:

The phytotomist carefully examines plant structures and functions.

معنی(example):

به عنوان یک فیتوتومیست، او چندین مقاله در مورد آناتومی گیاهان منتشر کرده است.

مثال:

As a phytotomist, she published several papers on plant anatomy.

معنی فارسی کلمه phytotomist

: معنی phytotomist به فارسی

فیتوتومیست به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه مطالعه آناتومی و ساختار گیاهان تخصص دارد.