معنی فارسی phytotopography

B1

فیتوتوگرافی، به مطالعه و نقشه‌برداری از توزیع گیاهان در محیط‌های مختلف می‌پردازد.

The study of the distribution of plants across different geographical areas.

example
معنی(example):

فیتوتوگرافی شامل نقشه‌برداری از توزیع گیاهان در نواحی مختلف است.

مثال:

Phytotopography involves mapping plant distributions across various terrains.

معنی(example):

پژوهشگران از فیتوتوگرافی برای درک پویایی‌های اکوسیستم استفاده می‌کنند.

مثال:

Researchers use phytotopography to understand ecosystem dynamics.

معنی فارسی کلمه phytotopography

: معنی phytotopography به فارسی

فیتوتوگرافی، به مطالعه و نقشه‌برداری از توزیع گیاهان در محیط‌های مختلف می‌پردازد.