معنی فارسی picayunishness

B2

حالت یا ویژگی جزئی نگر بودن، توجه به جزئیات بی‌اهمیت.

The quality of being overly concerned with trivial details.

example
معنی(example):

جزئی نگری او کار را برای تمام کردن پروژه سخت کرده بود.

مثال:

His picayunishness made it hard to finish the project.

معنی(example):

آنها در جلسه جزئی نگری او را انتقاد کردند.

مثال:

They criticized her picayunishness during the meeting.

معنی فارسی کلمه picayunishness

: معنی picayunishness به فارسی

حالت یا ویژگی جزئی نگر بودن، توجه به جزئیات بی‌اهمیت.