معنی فارسی picnicker

B1

شخصی که در پیک‌نیک شرکت می‌کند یا پیک‌نیک می‌کند.

A person who participates in a picnic.

noun
معنی(noun):

Someone having a picnic.

example
معنی(example):

هر پیک‌نیک‌رو غذای موردعلاقه‌اش را برای اشتراک آورد.

مثال:

Each picnicker brought their favorite dish to share.

معنی(example):

پیک‌نیک‌روها از یک روز آفتابی در دریاچه لذت بردند.

مثال:

The picnickers enjoyed a sunny day at the lake.

معنی فارسی کلمه picnicker

: معنی picnicker به فارسی

شخصی که در پیک‌نیک شرکت می‌کند یا پیک‌نیک می‌کند.