معنی فارسی picnic races
B2مسابقات سرگرمکنندهای که معمولاً در پیکنیکها برگزار میشود.
Fun races often organized as part of picnic events.
- NOUN
example
معنی(example):
مسابقات پیکنیکی هیجان را به جشنواره تابستانی آورد.
مثال:
The picnic races brought excitement to the summer fair.
معنی(example):
خانوادهها فرزندانشان را در مسابقات پیکنیکی ثبتنام کردند.
مثال:
Families entered their kids in the picnic races.
معنی فارسی کلمه picnic races
:
مسابقات سرگرمکنندهای که معمولاً در پیکنیکها برگزار میشود.