معنی فارسی pictish
B2پیکتی، مربوط به قوم پیکت و زبان و فرهنگ آنها.
Relating to the Picts, their language, culture, and artifacts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نمادهای پیکتی اغلب روی سنگهای باستانی پیدا میشوند.
مثال:
The Pictish symbols are often found on ancient stones.
معنی(example):
زبان پیکتی ویژگیهای منحصر به فرد زیادی دارد.
مثال:
Pictish language has many unique characteristics.
معنی فارسی کلمه pictish
:
پیکتی، مربوط به قوم پیکت و زبان و فرهنگ آنها.