معنی فارسی picturable

B1

قابل تصویرسازی، وضعیتی که می‌توان آن را به شکل تصویر در ذهن مجسم کرد.

Able to be represented in a picture.

example
معنی(example):

این صحنه در ذهن من قابل تصویرسازی است.

مثال:

This scene is picturable in my mind.

معنی(example):

هنرمند این منظره را قابل تصویرسازی یافت.

مثال:

The artist found the landscape picturable.

معنی فارسی کلمه picturable

: معنی picturable به فارسی

قابل تصویرسازی، وضعیتی که می‌توان آن را به شکل تصویر در ذهن مجسم کرد.