معنی فارسی pidginize

B1

فرایند تبدیل زبان به زبان پندجن، برای ساده‌تر کردن ارتباط در میان سخنوران زبان‌های مختلف.

To simplify a language for easier communication, often blending multiple languages.

example
معنی(example):

آنها هنگام صحبت با ملوانان، زبان خود را به زبان pidgin تبدیل می‌کردند.

مثال:

They used to pidginize their speech when talking to sailors.

معنی(example):

او به سرعت یاد گرفت که زبان خود را به pidgin تبدیل کند تا به‌خوبی ارتباط برقرار کند.

مثال:

He learned to pidginize quickly to communicate effectively.

معنی فارسی کلمه pidginize

: معنی pidginize به فارسی

فرایند تبدیل زبان به زبان پندجن، برای ساده‌تر کردن ارتباط در میان سخنوران زبان‌های مختلف.