معنی فارسی pie-faced
B1اصطلاحی برای توصیف فردی که صورت گرد و بزرگی دارد.
A colloquial term referring to someone with a round, full face.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a round, unblemished face.
example
معنی(example):
او همیشه درباره ظاهر گرد و پیدهاش شوخی میکرد.
مثال:
He always joked about his pie-faced appearance.
معنی(example):
وقتی کمدی با صورت گرد و پیده به روی صحنه رفت، همه خندیدند.
مثال:
When the pie-faced comedian took the stage, everyone laughed.
معنی فارسی کلمه pie-faced
:
اصطلاحی برای توصیف فردی که صورت گرد و بزرگی دارد.