معنی فارسی pied-

B1

پا‌ید، به حیوانات یا اشیاءی اطلاق می‌شود که دارای الگوهای رنگی و متنوع هستند.

Referring to animals or objects that have varied and colorful patterns.

example
معنی(example):

پرنده پایدار الگوی زیبایی از رنگ‌ها دارد.

مثال:

The pied bird has a beautiful pattern of colors.

معنی(example):

ما یک حیوان پایدار در ذخیره‌گاه حیات‌وحش دیدیم.

مثال:

We saw a pied animal in the wildlife reserve.

معنی فارسی کلمه pied-

: معنی pied- به فارسی

پا‌ید، به حیوانات یا اشیاءی اطلاق می‌شود که دارای الگوهای رنگی و متنوع هستند.