معنی فارسی pietistical
B2به ویژگیهای مرتبط با جنبش پییتیستی اشاره دارد.
Pertaining to or characteristic of pietism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ارزشهای پییتیستیک در زندگی روزمرهاش مشهود بود.
مثال:
The pietistical values were evident in her daily life.
معنی(example):
رویکرد پییتیستیک او به دین توسط بسیاری تحسین شد.
مثال:
His pietistical approach to religion was admired by many.
معنی فارسی کلمه pietistical
:
به ویژگیهای مرتبط با جنبش پییتیستی اشاره دارد.