معنی فارسی pilgrimwise
B1به شیوه یا روش زائر، به معنای استفاده از تجربیات و سفرهای معنوی برای مواجهه با چالشها.
In a manner that reflects the wisdom or outlook of a pilgrim.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مسئله بهطرزی زائرانه نزدیک شد و به تجربیاتش فکر کرد.
مثال:
He approached the problem pilgrimwise, reflecting on his experiences.
معنی(example):
راهنمایی به شیوه زائر میتواند به شما در پیدا کردن راه از چالشهای زندگی کمک کند.
مثال:
Pilgrimwise guidance can help you find your way through life's challenges.
معنی فارسی کلمه pilgrimwise
:
به شیوه یا روش زائر، به معنای استفاده از تجربیات و سفرهای معنوی برای مواجهه با چالشها.