معنی فارسی pilotman
B2پایلوت مرد، شخصی که وظیفه هدایت هواپیما را بر عهده دارد و در زمینه پرواز تخصص دارد.
A person who operates an aircraft, typically responsible for navigating and controlling it.
- NOUN
example
معنی(example):
پایلوت مرد با اعتماد به نفس هواپیما را از میان طوفان هدایت کرد.
مثال:
The pilotman confidently navigated the aircraft through the storm.
معنی(example):
به عنوان پایلوت مرد، او باید برای هر وضعیت اضطراری آماده باشد.
مثال:
As a pilotman, he had to be ready for any emergency.
معنی فارسی کلمه pilotman
:
پایلوت مرد، شخصی که وظیفه هدایت هواپیما را بر عهده دارد و در زمینه پرواز تخصص دارد.