معنی فارسی pilotry
B2پایلوتری، مجموعهای از فعالیتها و اصول مرتبط با هدایت و کنترل هواپیما.
The art or science of flying aircraft; the profession or practice of piloting.
- NOUN
example
معنی(example):
پایلوتری شامل آموزش گسترده و توسعه مهارت است.
مثال:
Pilotry involves extensive training and skill development.
معنی(example):
قوانین پایلوتری به منظور تضمین ایمنی در آسمانها طراحی شدهاند.
مثال:
The rules of pilotry are meant to ensure safety in the skies.
معنی فارسی کلمه pilotry
:
پایلوتری، مجموعهای از فعالیتها و اصول مرتبط با هدایت و کنترل هواپیما.