معنی فارسی pimlico

B1

پیملیک، یک ناحیه یا مکان مشهور برای معماری منحصر به فرد.

A locality often noted for its distinctive architecture.

example
معنی(example):

پیملیک با معماری زیبای خود شناخته می‌شود.

مثال:

Pimlico is known for its beautiful architecture.

معنی(example):

او در تابستان عاشق بازدید از پیملیک است.

مثال:

She loves visiting Pimlico during the summer.

معنی فارسی کلمه pimlico

: معنی pimlico به فارسی

پیملیک، یک ناحیه یا مکان مشهور برای معماری منحصر به فرد.