معنی فارسی pimpery
B1پیمپری، واژهای برای توصیف حالتی از تجمل و زیباییگرایی.
A term describing ostentation and elaborate design.
- NOUN
example
معنی(example):
پیمپری به سبکهای مجلل و زرق و برقدار اشاره دارد.
مثال:
Pimpery refers to lavish and extravagant styles.
معنی(example):
این رویداد پر از زرق و برق و تجمل بود.
مثال:
The event was full of pimpery and glam.
معنی فارسی کلمه pimpery
:
پیمپری، واژهای برای توصیف حالتی از تجمل و زیباییگرایی.