معنی فارسی pinchable

A2

قابل فشردن، به شیء‌ای که می‌توان آن را فشار داد یا فشرد، اطلاق می‌شود.

Able to be pinched or compressed; refers to objects that can be squeezed or manipulated.

example
معنی(example):

این اسباب بازی فشردنی است و برای کودکان سرگرم‌کننده است.

مثال:

This toy is pinchable, making it fun for kids.

معنی(example):

بافت فشردنی گلوله خمیر بازی کردن لذت‌بخش است.

مثال:

The pinchable texture of the dough is enjoyable to play with.

معنی فارسی کلمه pinchable

: معنی pinchable به فارسی

قابل فشردن، به شیء‌ای که می‌توان آن را فشار داد یا فشرد، اطلاق می‌شود.