معنی فارسی pingue
B1پینگوه، نوعی بیماری چشمی است که معمولاً در اثر تغییرات سنی ایجاد میشود.
A term referring to a yellowish-white growth on the eye, often associated with age-related conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
پینگوه غالباً با شرایط خاص چشمی مرتبط است.
مثال:
Pingue is often associated with certain eye conditions.
معنی(example):
پزشک توضیح داد که پینگوه ممکن است با افزایش سن رخ دهد.
مثال:
The doctor explained that pingue can occur with age.
معنی فارسی کلمه pingue
:
پینگوه، نوعی بیماری چشمی است که معمولاً در اثر تغییرات سنی ایجاد میشود.