معنی فارسی pinguiculaceous
B2وابسته به خانواده پینگوییکولاسه و ویژگیهای گیاهان گوشتی.
Pertaining to a family of carnivorous plants, especially regarding their distinctive characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاهان پینگوییکولاسی به خاطر تلههای منحصر به فرد خود شناخته میشوند.
مثال:
The pinguiculaceous plants are known for their unique traps.
معنی(example):
محققان از گونههای پینگوییکولاسی شگفتزده شدهاند.
مثال:
Researchers are fascinated by pinguiculaceous species.
معنی فارسی کلمه pinguiculaceous
:
وابسته به خانواده پینگوییکولاسه و ویژگیهای گیاهان گوشتی.