معنی فارسی pinkeys

A2

انگشتان کوچک دست کودکانه، به طور خاص انگشتان کوچک که ممکن است به دلیل نازکی یا لطافت شناخته شوند.

The small fingers of a child, specifically emphasizing their tiny or delicate nature.

example
معنی(example):

کودک با شادی انگشتان کوچکش را بالا برد.

مثال:

The child held up her pinkeys in excitement.

معنی(example):

او ناخن‌هایش را به رنگ صورتی روشن نقاشی کرد تا با انگشتان کوچکش هم‌خوان باشد.

مثال:

She painted her nails in a bright pink to match her pinkeys.

معنی فارسی کلمه pinkeys

: معنی pinkeys به فارسی

انگشتان کوچک دست کودکانه، به طور خاص انگشتان کوچک که ممکن است به دلیل نازکی یا لطافت شناخته شوند.