معنی فارسی pinkie rings
A2حلقههای کوچکی که معمولاً در انگشت پنجم پوشیده میشوند و میتوانند نمادهای دوستی یا استایل باشند.
Rings worn on the little fingers, often representing friendship or style.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها حلقههای کوچک را به عنوان نماد دوستی خود رد و بدل کردند.
مثال:
They exchanged pinkie rings as a symbol of their friendship.
معنی(example):
این حلقههای کوچک دستساز و منحصر به فرد هستند.
مثال:
These pinkie rings are handmade and unique.
معنی فارسی کلمه pinkie rings
:
حلقههای کوچکی که معمولاً در انگشت پنجم پوشیده میشوند و میتوانند نمادهای دوستی یا استایل باشند.