معنی فارسی pinkie toes
A1انگشتان کوچک پا، کوچکترین انگشتان در پا که در کنار انگشت حلقه قرار دارند.
The smallest toes on the foot, located next to the fourth toe.
- NOUN
example
معنی(example):
او ناخنهای کوچک پاهایش را با لاک ناخن روشن رنگ کرد.
مثال:
She painted her pinkie toes with bright nail polish.
معنی(example):
انگشتان کوچک پا معمولاً هنگام انتخاب کفش نادیده گرفته میشوند.
مثال:
Pinkie toes are often overlooked when choosing shoes.
معنی فارسی کلمه pinkie toes
:
انگشتان کوچک پا، کوچکترین انگشتان در پا که در کنار انگشت حلقه قرار دارند.