معنی فارسی pinnated
B1پینات، به ساختار یا شکلی اطلاق میشود که از چندین قسمت تشکیل شده باشد.
Referring to a structure that has several parts or leaflets arranged along a stem.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برگهای پینات شده گیاه به طرز زیبایی شکل گرفتهاند.
مثال:
The pinnated leaves of the plant are beautifully structured.
معنی(example):
بررسی نشان داد که فرم پینات شده حداکثر جذب نور خورشید را فراهم میکند.
مثال:
Examination revealed that the pinnated form maximizes sunlight capture.
معنی فارسی کلمه pinnated
:
پینات، به ساختار یا شکلی اطلاق میشود که از چندین قسمت تشکیل شده باشد.