معنی فارسی pinnitarsal

B2

به بخشی از پا مربوط می‌شود که در آن تارس‌ها و پنجه‌ها قرار دارد.

Relating to the tarsal region, the part of the foot that includes the tarsals.

example
معنی(example):

ساختار پینی‌تارسال از حرکت حیوان پشتیبانی می‌کند.

مثال:

The pinnitarsal structure supports the animal's movement.

معنی(example):

آسیب او به ناحیه پینی‌تارسال پایش آسیب زد.

مثال:

Her injury affected the pinnitarsal area of her foot.

معنی فارسی کلمه pinnitarsal

: معنی pinnitarsal به فارسی

به بخشی از پا مربوط می‌شود که در آن تارس‌ها و پنجه‌ها قرار دارد.