معنی فارسی pipeful
B1مقدار گوشتی یا مایع که میتواند در یک لوله جای بگیرد، معمولاً برای اشاره به گنجایش آن لوله استفاده میشود.
The amount that a pipe can hold, typically used in reference to liquids.
- NOUN
example
معنی(example):
باغبان گلدان را با یک لوله پر از خاک پر کرد.
مثال:
The gardener filled the pot with a pipeful of dirt.
معنی(example):
او یک لوله پر از آب به سطل ریخت.
مثال:
He poured a pipeful of water into the bucket.
معنی فارسی کلمه pipeful
:
مقدار گوشتی یا مایع که میتواند در یک لوله جای بگیرد، معمولاً برای اشاره به گنجایش آن لوله استفاده میشود.