معنی فارسی piquance
B2پیقوئنس، طعمی تند و جذاب که عموماً در غذاها و میوهها حس میشود.
The quality of being pleasantly sharp or spicy in taste.
- NOUN
example
معنی(example):
طعمی تند و دلچسب میوه آن را بسیار تازه و خوشمزه کرد.
مثال:
The piquance of the fruit made it very refreshing.
معنی(example):
او از طعم تند و دلچسب غذا به عنوان یک عنصر منحصر به فرد تقدیر کرد.
مثال:
He appreciated the piquance in the dish as a unique element.
معنی فارسی کلمه piquance
:
پیقوئنس، طعمی تند و جذاب که عموماً در غذاها و میوهها حس میشود.