معنی فارسی pirlie

B1

پیلی، یک نوع بازی یا سرگرمی که به صورت سنتی در برخی فرهنگ‌ها شناخته شده است.

A term used in specific dialects, often referring to a playful or amusing activity.

example
معنی(example):

پیلی بسیار خوشحال بود که دوستانش را دید.

مثال:

The pirlie was very happy to see its friends.

معنی(example):

او یک پیلی به عنوان هدیه خرید.

مثال:

He bought a pirlie as a gift.

معنی فارسی کلمه pirlie

: معنی pirlie به فارسی

پیلی، یک نوع بازی یا سرگرمی که به صورت سنتی در برخی فرهنگ‌ها شناخته شده است.