معنی فارسی piroghi
B1پیراشکی غذایی از خمیر که غالباً با مواد مختلفی پر میشود و در کشورهای مختلف طرفدار دارد.
A type of filled dumpling, often made with a dough and commonly found in Eastern European cuisine.
- NOUN
example
معنی(example):
پیراشکیها پیراشکیهایی هستند که با سیبزمینی و پنیر پر شدهاند.
مثال:
Piroghi are dumplings filled with potatoes and cheese.
معنی(example):
او پیراشکی را به عنوان پیشغذا در مهمانی شام سرو کرد.
مثال:
She served piroghi as an appetizer at the dinner party.
معنی فارسی کلمه piroghi
:
پیراشکی غذایی از خمیر که غالباً با مواد مختلفی پر میشود و در کشورهای مختلف طرفدار دارد.