معنی فارسی pisshead
B1به معنای فردی است که بهطور مکرر و بیش از حد مینوشد.
A person who drinks excessively.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who regularly overindulges in alcoholic drink.
example
معنی(example):
او در گروه ما به عنوان یک میخوار شناخته میشود.
مثال:
He's known as a pisshead in our group.
معنی(example):
بسیاری فکر میکنند که میخوار بودن چیز بدی است.
مثال:
Many consider being a pisshead to be a bad thing.
معنی فارسی کلمه pisshead
:
به معنای فردی است که بهطور مکرر و بیش از حد مینوشد.