معنی فارسی piste

B1

پیست، به منطقه‌ای در کوهستان اشاره دارد که برای اسکی کردن آماده‌سازی شده است.

A ski run or track prepared for skiing.

noun
معنی(noun):

A downhill trail.

معنی(noun):

The field of play of a fencing match.

معنی(noun):

The track left by somebody riding a horse.

example
معنی(example):

پیست اسکی به خوبی برای فصل زمستان آماده شده است.

مثال:

The ski piste is well prepared for the winter season.

معنی(example):

او از اسکی کردن در پیست صاف لذت برد.

مثال:

He enjoyed skiing down the smooth piste.

معنی فارسی کلمه piste

: معنی piste به فارسی

پیست، به منطقه‌ای در کوهستان اشاره دارد که برای اسکی کردن آماده‌سازی شده است.