معنی فارسی pistil
B1پیش‌زن، بخش زنانه گل است که شامل تخمدان می‌شود و نقش مهمی در باروری دارد.
The part of a flower that comprises the ovary, style, and stigma, responsible for reproduction.
- noun
noun
معنی(noun):
A discrete organ in the center of a flower capable of receiving pollen and producing a fruit, it is divided into an ovary, style and stigma.
مثال:
Some plant species have more than one pistil per flower.
example
معنی(example):
پیش‌زن، بخش تولید مثل زنانه یک گل است.
مثال:
The pistil is the female reproductive part of a flower.
معنی(example):
پیش‌زن در طول فرآیند باروری گرده دریافت می‌کند.
مثال:
The pistil receives pollen during the fertilization process.
معنی فارسی کلمه pistil
:
پیش‌زن، بخش زنانه گل است که شامل تخمدان می‌شود و نقش مهمی در باروری دارد.
