معنی فارسی pistilogy
B1پیس تیلاژی، شاخهای از گیاهشناسی که به بررسی اجزای جنسی گیاهان یعنی مادگیها میپردازد.
The branch of botany that deals with the pistils of flowers.
- NOUN
example
معنی(example):
پیس تیلاژی یک شاخه تخصصی از گیاهشناسی است.
مثال:
Pistilogy is a specialized branch of botany.
معنی(example):
بسیاری از دانشآموزان پیس تیلاژی را جذاب میدانند.
مثال:
Many students find pistilogy fascinating.
معنی فارسی کلمه pistilogy
:
پیس تیلاژی، شاخهای از گیاهشناسی که به بررسی اجزای جنسی گیاهان یعنی مادگیها میپردازد.