معنی فارسی pitchpole

B1 /ˈpɪtʃpoʊl/

چیزی که برای پرش از یک میله به سمت بالا به کار می‌رود، معمولاً در ورزش‌های الماس استفاده می‌شود.

A pole used by athletes in pole vaulting to jump over a bar.

verb
معنی(verb):

(of a boat) To capsize end over end, as in heavy surf.

مثال:

Pitchpoling is the most dangerous way a boat can capsize.

example
معنی(example):

ورزشکار از چوب پرش برای پرچم‌زدن بر روی میله استفاده کرد.

مثال:

The athlete used a pitchpole to vault over the bar.

معنی(example):

او هر روز با چوب پرش تمرین می‌کرد تا تکنیک خود را بهبود بخشد.

مثال:

He practiced with the pitchpole every day to improve his technique.

معنی فارسی کلمه pitchpole

: معنی pitchpole به فارسی

چیزی که برای پرش از یک میله به سمت بالا به کار می‌رود، معمولاً در ورزش‌های الماس استفاده می‌شود.