معنی فارسی pitchstone

B1

نوعی شیشه‌ای که در هنگام فعالیت آتش‌فشانی شکل می‌گیرد و دارای خاصیت براق و سیاه است.

A type of volcanic glass that is usually dark-colored and has a shiny surface.

noun
معنی(noun):

A natural glass, rich in microscopic crystallites, formed by the rapid cooling of lava or magma

example
معنی(example):

سنگ کاج نوعی شیشه آتش‌فشاری است که سیاه و درخشان است.

مثال:

Pitchstone is a type of volcanic glass that is black and shiny.

معنی(example):

زمین‌شناسان برای یادگیری درباره فعالیت‌های آتش‌فشانی سنگ کاج را مطالعه می‌کنند.

مثال:

Geologists study pitchstone to learn about volcanic activity.

معنی فارسی کلمه pitchstone

: معنی pitchstone به فارسی

نوعی شیشه‌ای که در هنگام فعالیت آتش‌فشانی شکل می‌گیرد و دارای خاصیت براق و سیاه است.