معنی فارسی pithsome
B1پیتدار، چیزی که مغزدار و لذتبخش باشد.
Describing something that has a significant quality or essence.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
میوه پر از پیت و لذتبخش بود.
مثال:
The fruit was pithsome and enjoyable.
معنی(example):
یک داستان پیتدار میتواند علاقهی خواننده را جلب کند.
مثال:
A pithsome story can engage the reader's interest.
معنی فارسی کلمه pithsome
:
پیتدار، چیزی که مغزدار و لذتبخش باشد.