معنی فارسی pitiability
B1پستی، وضعیتی که در آن فرد دلسوزی و ترحمی نسبت به او احساس میشود.
The quality of being pitiful or deserving compassion.
- NOUN
example
معنی(example):
پستی او باعث شد که همه بخواهند به او کمک کنند.
مثال:
Her pitiability made everyone want to help her.
معنی(example):
او برای مرد بیخانمان حس پستی را احساس کرد.
مثال:
He felt a sense of pitiability for the homeless man.
معنی فارسی کلمه pitiability
:
پستی، وضعیتی که در آن فرد دلسوزی و ترحمی نسبت به او احساس میشود.