معنی فارسی pitmirk

B1

یک نوع مرز یا نشانه مشخص در مناطق خاص.

A type of mark or boundary in specific areas.

example
معنی(example):

او یک pitmirk را در نقشه قدیمی دیده است.

مثال:

She saw a pitmirk in the old map.

معنی(example):

pitmirk یک نشانه مهم در سفر او بود.

مثال:

The pitmirk was an important landmark in her journey.

معنی فارسی کلمه pitmirk

: معنی pitmirk به فارسی

یک نوع مرز یا نشانه مشخص در مناطق خاص.