معنی فارسی pitter-patted
B1عمل ایجاد صدای نرم و کوتاه، مخصوصاً در اثر باران یا حرکت پاها.
The past tense of pitter-patter, referring to light tapping sounds or movements.
- VERB
example
معنی(example):
باران تمام شب به پنجره پیترو پیت کرد.
مثال:
The rain pitter-patted against the window all night.
معنی(example):
او به آرامی در راهرو پیترو پیت کرد تا یک خوراکی بگیرد.
مثال:
He pitter-patted down the hall to get a snack.
معنی فارسی کلمه pitter-patted
:
عمل ایجاد صدای نرم و کوتاه، مخصوصاً در اثر باران یا حرکت پاها.